۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

من میتوانم، تومیتوانی، ما میتوانیم ،چرا که نه؟

(آنچه در این نوشتار میخوانید به هیچ وجه جنبه دستوری و آمرانه ندارد واینجانب خود را در مقامی نمیبینم که حتی فکر دستور دادن وخط مشی تعیین کردن برای همرزمانم باشم آنچه در این نوشتار است فقط جنبه پیشنهادی دارد )
چرا فقط در سیزده آبان ؟ چرا فقط عاشورا؟چرا فقط روز قدس و 22 بهمن باید تظاهرات میکردیم؟ اینکه تظاهرات مخالفان در این چنین روزهایی برگزار شود به قول معروف فکر توپی بود چرا چون از روزهای تعیین شده برای راهپیمایی توسط دولت علیه خود دولت سود میبردیم واین به آن معنا بود که سرکوبی در کار نخواهد بود وبه همین دلیل بود که این ایده توسط همه پذیرفته وعملی شد، اما نتیجه کار چه بود نتیجه را همه ما دیدیم که رژیم در روز عاشورا هم به کسی رحم نکرد وحتی در روز عاشورابه بدترین شکل ممکن با مردم برخورد کرد ، آدم عاقل وقتی میبیند که راهی را که میرود اشتباه است مسیرش راعوض میکند وقتی در روز عاشورا رژیم آن برخوردهای خشن را کرد و مردم هم خونشان به جوش آمده بود چرا فردا و پس فردا وروزهای بعدش به خیابان نیامدیم اینکه ما از قبل بگوییم در 22 بهمن چنین میکنیم و چنان مگر رژیم احمق است که دست روی دست بگذارد ومنتظربماند که ما چه میکنیم البته که نه واین را هرآدم عاقلی میداند، از طرفی عده ای میگویند جنبش نباید به سمت رادیکال شدن برود این حرف فقط برای لحظه ای خندیدن خوب است چون وقتی ما میگوییم مرگ بر دیکتاتور ، خامنه ای قاتله ولایتش باطله،و... یعنی ما خود به سمت رادیکال شدن پیش میرویم در کل اینکه جنبش به سمت خشونت نرود فقط در جایی امکان دارد که طرف مقابل آنقدر قصی القلب نباشد که با ماشین از روی تظاهرکنندگان رد شود حتی اسراییل هم چنین جنایتی مرتکب نشده است آنوقت چطور میتوان چنین ادعایی کرد رادیکالیزه شدن جنبش سبز یک امر اجتناب ناپذیر است به همین دلیل وصدها دلیل منطقی دیگر به هیچ وجه نباید فرصت را از دست داد اسفند ماه بهترین فرصت است که از لحظه لحظه آن باید سود جست میتواند هر روز ما در اسفند ماه چهارشنبه سوری باشد نگویید نباید عجله کرد و... من هم موافقم که عجله کار درستی نیست اما در کجا در جایی که فعالیت سیاسی شما را به رسمیت بشناسند در جایی که شمارسانه برای تبلیغات یا حداقل دفاع از خود داشته باشید ما میگوییم دادگاهها نمایشی بودند منهم همین را میگویم اما خیلی ها را میشناسم که با دیدن دادگاههای نمایشی نظرشان عوض شد و حالا میگویند حق با دولت است اگر جنبش یک رسانه آزاد داشت دولت نمیتوانست در بخش اطلاع رسانی این چنین جولان دهدو هر دروغی را به عنوان حقیقت به خورد مردم دهد فیلم به اصطلاح مستند شهادت ندا آقا سلطان که توسط سیمای میلی تهیه شد را هنوز از یاد نبرده ایم نباید چشمانمان را به روی حقیقت ببندیم همین فیلم هم خیلی ها به جنبش سبز مشکوک کرد ببینید مسئله اینجاست که مردم ما سی سال در سانسور خبری وکلا در سانسور حقیقت زندگی کردند عده زیادی از همین مردم عادت کرده اند که هر چه از تلویزیون ورادیو شنیدند باور کنند دست خودشان هم نیست اینطور بزرگ شدند در سیزده آبان هم نوشتم چرا هر روزمان سیزده آبان نباشد ، بعضی ها خوششان نیامد خوب من هم کسی را سرزنش نمیکنم اما حالا چه شما رو به هر چی مقدساته قسم میدم لااقل از آنچه گذشت درس بگیریم به قول معروف تجربه را تجربه کردن خطاست . حالا ببینیم اگر اعتراضات همه روزه باشه چه نتیجه ای داره؟ 1- کسانی را که دستگیر میکنند فرصت ندارند که همه روزه زیر شکنجه قرار دهند برای اینکه هر روز عده ای دستگیر میشوند 2- اعتراضات همه روزه راه را برای پیوستن نیروهای نظامی به مردم هموار میسازد و این نیروها وقتی عزم مردم را برای تغییر ببینند فوج فوج به مردم خواهند پیوست 3- همه ما از اعتصاب حرف میزنیم اعتصاب همگانی که همینطوری به دست نمیآید وقتی اعتراضات همه روزه شد خود به خود کشور به سمت اعتصاب پیش میرود حتی آن دسته از مردم که طرفدار رژیم هستند هم از ترس مردم خشمگین جرات رفتن به سرکارشان را نخواهند داشت 4- رژیم جرات نمیکند کسی را اعدام کند در یک کلام اگر اعترضات همه روزه بود آن دو جوانی که اعدام شدند امروز زنده بودند (خودتان را بگذارید جای کسانی که در بند هستند اگر چنین بود از مردم چه توقعی داشتید من بهشما میگویم چون در چنین شرایطی بوده ام آنها که در بند هستند هر لحظه منتظرند که خبر بدهند به همت مردم و اعترضات خیابانی رژیم عوض شده و...) به هر حال شما همرزم عزیز اگر واقعاقصد تغییر داری اگر واقعا میخواهی درکشور دمکراسی واقعی برقرار شود به دست آوردن اینها هزینه دارد که تا کنون خیلی از ماها این هزینه را با خون خود پرداخته اند پس نگذاریم خون این عزیزان پایمال شود بیایید یک بار دیگر یکی شویم یک صدا با مشت های گره کرده وقلبی اکندهاز نفرت فرعون زمان و پاچه خوارانش همه روزهای اسفند ماه امسال را چهارشنبه سوری بنامیم و این چارشنبه سوریها را زمانی به پایان ببریم که در بهار آزادی باشیم سوگند میخورم که درتمام تجمعات درکنارت باشم وسهم باتوم را بخورم و اگر هم توانستم خودم را سپر باتومی کنم که بر تن تو خواهد خورد چرا که تن من به باتوم و شکنجه های گوناگون عادت دارد و ترسی از این چیزها ندارم چراکه لذت لحظه پیروزی آنقدرشیرین وگوارا ست که هیچ کدام این مشقتها در خاطرمان نخواهد ماند .یک موضوع دیگر هم هست که لازم است بگویم تا بیشتر مراقب باشیم وآن اینکه ما با گرفتن فیلم از چهره شرکت کنندگان دراعتراضات ضربه مهلکی به جنبش زدیم در همین 22 بهمن خیلی از افرادی که چهره آنهاتوسط همین فیلمها شناسایی شده بود حتی به عنوان رهگذر به تک تک شان از طرف رژیم اخطار داده شد که اگر در راهپیمایی 22بهمن شرکت نکنند بعد از این روز دستگیر وزندانی خواهند شد بهاین افراد گفته شده بود باید درجاهایی ازراهپیمایی حضور داشته باشند که فیلمشان توسط دوربینهای صدا وسیمای میلی ضبط شود در غیر اینصورت دلیلی برای شرکت در راهپیمایی ندارند و بعد از 22 بهمن دستگیرو زندانی خواهند شد.

هیچ نظری موجود نیست: