۱۳۹۲ آبان ۱۹, یکشنبه

چرا سعی میکنیم لقمه رو از پس کله مون بذاریم تو دهن؟ واقعا چرا؟

همبستگی ملی برای جلوگیری از جنایت علیه بشریت. این جمله قشنگیه منم باهاش مخالفتی ندارم ولی آیا واقعا راه مبارزه با این رژیم همینه ؟ چرا خودتونو گول میزنید اکثر مردم حتی کسانیکه خودشونو اپوزسیون جمهوری اسلامی میدونند تو تمام مراسمهایی که نتیجه اش محکم تر شدن پایه های این رژیم هست با زن و بچه هاشون شرکت میکنند و بعد دم از همبستگی ملی میزنند؟! دیدیم نتیجه همبستگی ملی رو تو انتخابات یه مشت فیلم گرفتن و گفتن مردم در واقع اومدن و به رژیم بله گفتن! یعنی به اعدام به تبعیض به ظلم و به تمام جنایتهای این رژیم چه در داخل و چه در خارج آری گفتند! حالا هم تو ماه محرم بازم همبستگی ملی خوب این خیلی خوبه ولی چرا در جهت درستی این همبستگی انجام نشه اگر کسی واقعا دلش نمی خواد برای این کشور کاری بکنه خوب نکنه ولی الکلی هی نمک  رو زخم مردم نپاشید جناب شاهزاده پهلوی یکی از کسانیهستند که من ایشون آدم بسیار صادقی میدونم و باورشون دارم ولی جناب شاهزاده راهمون اشتباهه با این کارا به جایی نمی رسیم در سطح جامعه این کارا هیچ اثری ایجاد نمی کنه و اما شاید بپرسید پس کار موثر چیه ؟

بنده چهار سال قبل این پیشنهاد رو دادم حالا هم میگم واقعا میخواهید بر علیه رژیم جمهوری اسلامی اقدام کنید؟ میخواهید بهشون بگید که با کاراشون مخالفید؟ راهش اینه این گوی و این میدان : از همین الان تو هیچ یک از مراسمهای این رژیم شرکت نکید حتی اگر تو حسینیه محله تون برگزار میشه میترسید حسین قهرش بیاد و زلزله یا سیل بفرسته بمیریم!؟ نترسید اگر واقعا حسین اون آدمی بوده که این دروغ گوها دربارش گفتن و میگن الان حسین و راه حسین اینه که مردم حتی برای خود حسین هم سینه زنی نکنند به هیچ مجلسی که توی اون مجلس بویی از آخوند ، مداح و.. باشه پاشونو نذارن و هیچ آخوندی رو برای هیچ مراسمی دعوت نکنند حتی برای فوت بستگان اینطوری میشه که پایه و اساس این رژیم ضربه میخوره اینطوری میشه که از فرداش دیگه رژیم جرات نمیکنه کسی رو اعدام کنه اگر مردم واقعا دنبال مبارزه هستند این راه و اینم چاره و اگر نه بازیشون میاد و قصدتون پیچوندن خودشونه یا اینکه میخوان هم از کیسه بخورند هم از آخور چرا اینهمه انسان رو علاف خودتون کردین اگر دلتون میخواد چاپیده بشید و از این کار لذت میبرید خوب چرا آه و ناله میکنید جناب شاهزاده من فکر میکنم شما برای یک بار یک همبستگی ملی اعلام کنید در همین باره که گفتم اگر کسی عمل کرد خوب معلومه مردم دلشون میخواد این رژیم گورشو گم کنهو اگر نه باور کنید نمیشه چون مردم هنوز آمادگی تغییر رو ندارن اونها به این زندگی مردگی عادت کردن مثل یک معتاد و زورکی هم نمیشه فرستادشون بهشت   بی خیال از من گفتن بود  راه چاره ای که به ذهنم میرسید و میدونم و قاطعانه مطمئنم که این راه جوابگو هست بدون حتی یک ذره شک البته به شرط همراهی مردم ، کار دیگه ای که این روش میکنه اینه که خود به خود بین مردم اتحاد ایجاد میکنه. و زمینه رو برای اقدامات بعدی فراهم میکنه به هر حال این روش دیگه اینطوری نیست که کسی رو دستگیر کنند که چرا نیومدی عزاداری یک روش بی خطر ،با کمترین هزینه و بیشتر اثر گذاری.

۱۳۹۲ آبان ۳, جمعه

پروژه نجات جمهوری اسلامی توسط روحانی و کلید معروفش کلید خورد

از ابتدای پیدایش این رژیم و خصوصا از زمان به قدرت رسیدن خامنه ای تا به حال سابقه نداشته که رهبر چندین بار و در سخنرانی های مختلف عنوان کند که رئیس جمهور اختیار تام دارد اینبار حتی از جمله معروفش که میگوید مگر آنکه ... هم استفاده نکرد چرا؟ پاسخ فقط یک جواب دارد روحانی کاری را انجام میدهد که از او خواسته شده او سالهای متمادی در کمیته امنیت ملی یاد گرفته که چگونه اصل هدف را پنهان نگاه دارد و با بازی کردن با کلمات  اطرافیان را تحت تاثیر حرفهایش قرار دهد خامنه ای اینبار مار خوش خط و خالی را به میدان فرستاده تا  نه تنها از این طریق کرسی پادشاهیش را حفظ کند بلکه کل نظام را از خطر سقوط نجات دهد حال با هر ابزاری که ممکن باشد حتی پاچه خواری آمریکا ! آخوندهای شیعه برای این طور اقدامات خود دستورات شرعی هم دارند تقیه یعنی دروغ گفتن دروغ بگوئید تا دین حفظ شود به بهانه حفظ دین هر دروغی را میگویند و فردا اگر از آنها پرسیده شد که چرا دروغ گفتید میگویند ما تقیه کردیم دین ما چنین میگوید حتی در مورد بمب اتم هم که میگویند در دین ما ساختن چنین بمبی حرام است فردا که ساختند میگویند در دین ما آمده است که برای مقابله با دشمن باید خود را از نظر نظامی به پای دشمن برسانیم ما بمب را ساخته ایم ولی استفاده از آن را حرام میدانیم مگر آنکه دین خدادر خطر باشد و...
خلاصه اینکه سرتان را بدرد نیاورم به روحانی دلخوش نباشید که این بار روحانی و خامنه ای و خاتمی و اسهال طلب و غیر اسهال طلب همه و همه دست به یکی کردن که به هر قیمتی شده رژیم را سرپا نگاه دارند حتی مهندس موسوی هم میگفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر... چرا؟ چون تمام این نیروها چه چپی و چه راستی که در بدنه این نظام فعالیت میکنند در صورت تغییر رژیم کسی به آنها هیچ پست و مقامی نخواهد داد مگر عده معدودی که مردم آنها را مردمی میدانند برای همین اولویت همه آنها در وهله اول حفظ نظام است حال به هر قیمتی که باشد بنابراین در شرایط بسیار بد اقتصادی و سیاسی مهره خوش خط و خال جدیدی را رژیم برای پیچاندن جهانیان و البته  مردم ایران بر سر کار آورد به نام روحانی.
امروز به دختر مهندس موسوی هتاکی و بی حرمتی شد ببینید روحانی در این مورد چه موضعی خواهد گرفت از قبل میدانم که روحانی در این مورد به صورت شفاف هیچ حرفی نخواهد زد اگر هم چیزی بگوید بدون نام بردن از کسیخواهد گفت برای آنکه دهان من و شما را ببندد.

۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

آمریکا بد است اما مدرک گرفتن از دانشگاه آمریکایی مایه افتخار وآبروداریست



سردمداران رژیم اسلامی ایران به موازات  فریادهای مرگ بر آمریکا و سیاستهای ستیزه جویانه اشان نسبت  به کشورهای غربی راست یا دروغ به مدارک  تحصیلی خود که در این کشورها حاصل کرده بودند نازیده اند و از این طریق برای خود آبرویی دست و پا کرده اند که مثلا فلانی مدرک دکتر از فلان دانشگاه آمریکا را دارد  و همواره برای اثبات این مدعا مدارکی را رو کرده اند ( البته اگر مدرکی داشتند) سوال بنده از این آقایان این است که جنابان دکتر، فیلسوف، مهندس و ... اگر آمریکا و غرب بد است و باید مرگ بر آمریکا گفت  پس چرا به مدرکش مینازید جناب آقای روحانی شما که در سنین جوانی که میتوانستید خیلی از بهتر از هر وقت دیگری  درس بخوانید چرا نخواندید البته ابن به خودتان مربوط است حتی مدرک گرفتنتان در سنین بالا از دانشگاه آمریکایی هم به خودتان مربوط میشود ولی وقتی شما این امکان را از طریق  اموال ملت ایران بدست میآورید آنوقت به تک تک مردم ایران مربوط میشود خصوصن وقتی از مدرکتان برای  جا کردن خود در دل ملت استفاده میکنید آنوقت خیلی بیشتر به مردم مربوط میشود  من که آخرش نفهمیدم این رشته ای که شما در آن مدرک گرفتید چه کارایی دارد  چیزی تولید میکند؟ چرخ صنعتی را میچرخاند؟ بیماری را از مرگ نجات میدهد ؟ و... یا خیر فقط برای گول زدن مردم مورد استفاده قرار میگیرد خودتان بهتر از هر کسی میدانید که دین خصوصن دینی که شما مبلغش هستید فقط و فقط برای گول زدن مردم و سواری گرفتن از مردم  سرهم شده است فلذا جناب آقای روحانی اگر مدتی را در آمریکا گذرانده اید و به واسطه این حضور در آن کشور افکار پوچ را از مغزتان به دور ریخته اید کافی نیست باید یک بار برای همیشه پرونده سواری گرفتن از ملت را در این کشور ببندید نام خود را در تاریخ جاودانه کنید کاری کنید تا در فردایی نه چندان دور همان دانشگاهی که شما از آن مدرک گرفته اید با افتخار مجسمه شما را به عنوان ناجی ملت ایران و چه بسا جهان در ورودی دانشگاه نصب نماید و به جای شما آنها به این افتخار کنند که چنین شخصی در دانشگاه ما مدرک گرفته است کاری کنید تا در هر شهر ایران نام دانشگاهی را به نام شما نامگذاری کنند و اینگونه خود را جاودانه کنید با حرفهای تو خالی نمیتوان کاری از پیش برد امروز ملت ایران با اکثریت آرا به شما رای داده است مطمئن باشید اگر کسی با برنامه های شما مخالفت کند ملت ایران پشت شما خواهد ایستاد آنها به شما رای داده اند امیدوارم به مردم ثابت کنید که اشتباه نکرده اند  هر جند که چشمم آب نمی خورد  که کسی که در دامن این نظام بزرگ شده برای مردم و کشورش قدم مثبتی بردارد .

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

برام ثابت شد که ایرانیها رسما گروگان هستند، 7 میلیون چک ضمانت برای رفتن به دوبی!!

چند روز قبل با یکی از دوستان تصمیم گرفتیم که ایام عزاداری  ارتحال امام راحل را در کازینوهای دوبی برگزار کنیم به همین مناسبت با چند آژانس مسافربری تماس گرفتم و تقاضای بلیط برای 12 خرداد کردم و از خانم منشی خواستم تا مرا در جریان مدارکی که باید به آنها تحویل دهم بگذارد ایشان بعد قرائت تک تک مدارکی که باید تحویل میدادم فرمودند: در ضمن هفت میلیون تومان چک ضمانت هم که چک خودتان نباشد و بابت هم نداشته باشد باید به ما بدهید با تعجب گفتم خانم محترم قبلا که از این خبرا نبود این چک ضمانت برای چیه ایشان هم فرمودند برای اینکه شما برگردید و اگر برنگردید این چک پاس خواهد شد به ایشان گفتم یعنی رسما میفرمائید ما گروگان هستیم آیا نمیتوانیم کشورمان را ترک کنیم در ضمن شما از کجا میدانید که بنده برنخواهم گشت شاید بعد از 5 سال برگشتم چون سر تاریخی که بلیط برگشت گرفته بودم برنگشتم شما مجازید 7 میلیون تومان پول مرا بالا بکشید این چه قانون مسخره ایست شاید کسی به کشور خارجی رفت و در آنجا با کسی درگیر شد و به سه ماه زندان محکوم شد تمام خسارات مالی که آن فرد به خاطر زندان رفتن پیش بینی نشده اش متحمل میشود یک طرف این 7 میلیون هم مفت چنگ شما واقعا کسی که این قانون را گذاشته یا ایرانی نبوده یا با ایرانی جماعت خصومت و کینه دیرینه داشته است آخه کدام ایرانی نامردی در حق هموطن خود چنین ظلمی را روا میدارد ... خلاصه آنجا بود که فهمیدم راستی راستی گروگانیم و خودمان هم خبر نداریم، باورتون نمیشه؟ به آژانس های مسافرتی شیراز زنگ بزنید تا همه چیز دستتان بیاید البته توجه داشته باشید من نمیخواستم با تور بروم فقط تقاضای بلیط رفت و برگشت داشتم .

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

پشت پرده حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات فرمایشی ،هاشمی میخواهد حسن نیت خود را به رهبر نشان دهد

مراقب باشیم  حضور رفسنجانی در انتخابات به توافق رهبر بوده آنهم رهبری که با رفسنجانی به شدت مشکل داشته است و دارد پس به نظر شما چرا رهبر رضایت داد تا رفسنجانی در انتخابات شرکت کند به نظر من رفسنجانی برای اینکه حسن نیت خود را به رهبر نشان دهد به خامنه ای وعده داده است که من در انتخابات شرکت میکنم که شرکت من در انتخابات میتواند بسیاری از ایرانیان را به پای صندوق رای بکشاند و از این طریق آبروی بر باد رفته نظام را دوباره احیا کنیم از طرفی به رهبر به طور حتم گفته است شما هر کس را که مایل بودید از صندوق در آورید من هیچ اعتراضی نخواهم کرد و از مردم هم خواهم خواست که به نتیج آرا احترام بگذارند تا از این طریق حسن نیت خود را به رهبر و نظام نشان دهد  .
به نظر بنده فقط با این توافق ننگین است که امکان رضایت دادن رهبر برای حضور هاشمی در انتخابات فراهم شده است وگرنه خامنه ای به خوبی میداند که ایران آبستن حوادث است و مردم منتظر یک بهانه هستند تا به شکلی اتحادی بین مردم بوجود آید و این بار مردم آبدیده تر هستند از قبل میدانند چه میخواهند و چه باید بکنند فلذا خامنه فقط با چنین توافق ننگینی حاضر شده است تا راه را برای رفسنجانی باز کند و چه بسا برای او تبلیغ هم بکند فلذا باید مردم را از این نوع دسیسه ها آگاه کرد مردم نباید در انتخابات شرکت کنند حتی اگر خود موسوی یا حتی رضا پهلوی هم کاندید شود چرا که کار از پایه خراب است تا این نظام وجود دارد تمام رویاهای ما فقط خیالبافیست .

۱۳۹۲ فروردین ۲۵, یکشنبه

آیا تا کنون توسط ماموران رژیم شکنجه شده اید ؟ اگر برای رهایی از شکنجه بیشتر شکنجه گر را به چیزی قسم داده اید چه پاسخی شنیده اید؟



بسیاری از شما یا یکی از دوستان یا اقوامتان در چنین شرایطی قرار گرفته اید وقتی بازجو(بخوانید شکنجه گر)را قسم داده اید که دست از شکنجه بیشتر بردارد چه پاسخی شنیده اید؟ آیا آنچه شنیده اید باعث تعجب شما نشده است؟ اما بگذارید من تجربه شخصی خودم را بگویم آنچه که بر من و دوستانم گذشت ما 9 نفر بودیم که متاسفانه فقط دو نفر زنده ماندیم یکی  به دلیل اینکه  توانایی گرفتن وکیل شخصی را داشت  و من هم به دلیل اینکه از پیچ و خم قانون و دادگاه تا حد زیادی اطلاع داشتم من میدانستم قاضی برای حکم دادن نیاز به اعتراف صریح متهم  و یا پذیرفتن آنچه دربازجویی گفته است در دادگاه دارد فلذا بنده با گفتن حرفهایی به میل شکنجه گر در بازجویی و تکذیب آن سخنان (بخش عمده حرفهایم) در دادگاه و عنوان کردن اینکه بنده تحت شکنجه این سخنان را گفته ام  محکوم به 12 سال  حبس  شدم و و بقیه دوستانمان هم اعدام شدند روحشان شاد و یادشان گرامی باد .
 اما آنچه که باعث شد این مطلب را بنویسم سخنانی بود که بین من و دوستام با شکنجه گران در حین بازجویی و تحت شکنجه قرار دادن ما رد وبدل میشد و پاسخهایی که میشنیدیم به شدت باعث تعجب ما میشد  و هنوز هم که یادم میاید مجبات تعجب مرا فراهم میآورد اما چند روز قبل در فیسبوک  در صفحه  خدا ناباوران چرخی میزدم  که یاد  آن روزها افتادم و یادم هست گاهی آنقدر شکنجه غیر قابل تحمل میشد که  برای بازجو یا همان شکنجه گر که واژه مناسبتری هست  خدا  و دیگر مواردی که به خیال خود میپنداشتیم برای آنها تقدسی دارد واسطه قرار میدادیم که دست از اذیت و آزارو شکنجه بردارد  پاسخی که از شکنجه گر میشنیدیم  برایمان قابل باور نبود  کما اینکه در آنروزگار من میپنداشتم هم اکنون خداوند به خشم میآید و این مردک را از روی کره زمین محو میکند  او در پاسخ ما میگفت : خدا ؟ پیغمبر؟ قرآن؟ ها ها ها ها !!! جک نگو اینجا اینهایی که گفتی اصلا وجود نداره خودم خدا هستم خودم قرآن هستم خودمم پیغمبرم !! گاهی هم که عصبانی تر میشد میگفت ر...دم تو دهن اون پیغمبری که میگی !!
این پاسخها از آن جهت شنیدنش برایم تعجب آور بود که در آنروزها ماه رمضان بود و چه خوشبخت بودیم که لحظه افطار میرفتند که به شکم های صاحب مرده اشان برسند از کسانیکه روزه میگرفتند و یا تظاهر به روزه داری میکردند شنیدن چنین سخنانی مایه تعجب هم بود به هیچ شکلی نمی توانستم اینها را کنار هم قرار دهم اما امروز میتوانم جوابی برای آنچه آنروزها باعث تعجبم میشد داشته باشم من امروز فقط به یک نتیجه رسیده ام و آن اینکه تمام سردمداران رژیم اسلامی ایران که گردانندگان اصلی این رژیم هستند و همینطور بسیاری از زندانبانان و شکنجه گران این رژیم همه اعتقادی یکسان دارند آنها هیچ کدامشان به خدا و قرآن و همه آن خزعبلات دیگری که مدعی اعتقاد به آن هستند را ندارند اگر نماز میخوانند اگر روزه میگیرند (روزه یعنی اینکه جلوی کسی چیزی نمیخورند تا مبادا زیر دستان اعتقادشان از خدا و پیامبر امام زمان برگردد اینها نیاز دارند که همه زیر دستانشان راسخانه و از ته دل به این چیزها معتقد باشند)فقط و فقط برای تظاهر است برای اینکه احمقها و ساده دلان که زیر دستشان کار میکنند دست از این اعتقادات برندارند چرا که با همین خزعبلات مردم  را میفریبند با همین خزعبلات احمقی را وامیدارند تا به هموطن خود تیراندازی کنند من با توجه به تجربه ای که دارم با اطمینان کامل میگویم که اساس این رژیم اصلا اسلام نیست حتی خدا را نیز باور ندارند البته منظورم این نیست که همه آنها اینطور هستند بلکه گردانندگان اصلی این حکومت اعتقاد به هیچ چیز ندارند جز اینکه به هر قیمتی خود را در قدرت نگاه دارند کما اینکه اگر هم به اسلام معتقد باشند اسلام هم دینی نیست که در آن حقوق بشر معنایی داشته باشد حتی حقوق خود فرد مسلمان هم در این دین پایمال و لگد مال شده است به شعور و فهم انسانها توهین شده است فرد مسلمان بارها توسط دین خود تحقیر میشود کاش روزی در تمام دنیا قانون انسانیت جزو اعتقادات ملتها باشد و هر کس دلش خواست در پستوی خانه اش هر چیزی را که میخواهد بپرستد و در جهت تحمیل عقیده خود بر دیگران بر نیاید شاید آنروز ما طعم آزادی را چشیدیم.
شما هم اگر تجربه ای در این مورد دارید بنویسید تا دیگران هم استفاده کنند .

۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

آمار مرگ ومیر ناشی از نسل کشی خاموش ایرانیان بیش از جنگ سوریه است ، آیا اگر قیام کنیم بیش از این میکشند که هر روز میمیریم؟



بدون شک بیشتر مواد غذایی که مردم ایران به ناچار مصرف میکنند سرطانزاست و یا باعث بیماریهای خطرناک دیگر میشود که شایعترین و کشنده ترین آن سرطان معده است بیشتر میوه های تولید داخل به دلیل استفاده بیش از حد نوعی کود که باعث رشد بیشتر و سریعتر میوه میشود سرطانزا میباشد مرغ و گوسفند تولید داخل نیز به دلیل استفاده زیاد داروهای شیمیایی برای زود پرواری دقیقا چنین حالتی را دارد یعنی به جرات میتوان گفت اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد شما خانواده ای را نخواهید یافت که یکی از اعضا یا نزدیکترین اقوام آن خانواده مبتلا به بیماری مرگباری نباشد سالانه نزدیک به چهل هزار نفر در ایران به دلیل ابتلا به انواع سرطان جان خود را از دست میدهند  از ابتدای درگیرهای سوریه تا کنون حدود 70 هزار نفر جان خود را از دست داده اند که اگر آن تعداد را با تعداد فوتیهای ایران به علت سرطان در 2 سال مقایسه کنیم ایران برنده این مقایسه خواهد بود یعنی نسل کشی خاموشی که در ایران در حال انجام است آماری وحشتناک دارد البته اگر تعداد اعدامیها و قتل های پنهان را به آن اضافه کنیم تازه متوجه میشویم رژیم آخوندی چه بلایی بر سر نسل ما آورده است همین سال گذشته پرتقال و سیب درختی تولید داخل را به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر کردند اما از آنجا که دولت آن کشورها جان مردم برایشان مهمترین اصل است بعد از آزمایشات معمول بر روی میوه های ارسالی از ایران کل میوه ها را به دلیل سرطانزا بودن به ایران عودت دادند  رژیم ضد مردمی اسلامی ایران که تحمل هیچ خسارتی را برای خودش ندارد همان میوه ها را در سردخانه نگهداری نموده و با قیمت ارزانتر از قیمت پرتقال موجود در بازار در شب عید به مردم فروختند بر اساس آمار موجود سالانه صد هزار نفر در ایران به سرطان مبتلا میشوند که چهل هزار نفر جان خود را بر اثر این بیماری از دست میدهند بیماری و بیماریهایی که 80% آن بر اثر سو مدیریت رژیم آدمکش و ضد انسانی ولایت فقیه میباشد سوال من از مردم ایران این است هم اکنون در ایران همانگونه که گفتم 40 هزار نفر فقط بر اثر بیماری سرطان و چند ده هزار نفر دیگر بر اثر سومدیریت آقایان در بخشهای دیگر مانند تصادفات جاده ای به دلیل ایمن نبودن اتومبیل های تولید داخل  و جاده های غیر استاندارد ...جان عزیزشان را از دست میدهند ، سوال اساسی من از مردم ایران این است که آیا از مرگ میترسید؟ مگر این رژیم ما را عامدانه در خانه امان با مرگی خاموش نمیکشد آنهم با تحمل درو رنج بسیار ؟مردن گمنام و با دردو رنج خوب است یا مردن با یک گلوله و ناممان چون ندا و بسیاری دیگر جاودانه شدن به این فکر نکنید  شما که سرطان ندارید از کجا معلوم شاید همین حالا که این نوشته را میخوانید در حال دچار شدن به آن هستید بیائید خودمان کشورمان را نجات دهیم آنها هر چقدر هم از ما بکشند نمیتوانند به تعداد افرادی که سالانه در ایران بر اثر سرطان میمیرند بکشند مطمئن باشید اگر دست در دست یکدیگر دهیم و هدفمان فقط سربلندی و آزادی ایران باشد بسیاری از اهل حرم خودشان هم به ما خواهند پیوست بیائید فارغ از گروه و شبکه ای که میخواهد ما گوش به فرمانش باشیم خودمان به صورت مستقل عمل کنیم آزادی را در خیابانهای شهرمان فریاد بزنیم و از مردم بخواهیم به ما بپیوندند بیائید برای یک بار هم که شده همه باهم از کردو بلوچ و فارس و ترک و... ایران را فریاد بزنیم و دزدان و متجاوزین به حقوق مردم را مجبور کنیم تا دمشان را روی کولشان بگذارند و بروند هر چه خوردند و بردند دیگر بس است باور کنید مرگ برای آزادی بسیار شیرین است به چشمان ندا در لحظه مرگ دقت کنید هرگز پشیمانی در چشمانش دیده نمی شود. ما هم میمیریم اما زیر بار ذلت نمیرویم بیائید این را در عمل ثابت کنیم برای این کار لازم نیست روز خاصی را اعلام کنیم هر روز به میدان اصلی شهرتان بروید از دوست آشنا و رفیق هرکس را دیدید بگوئید او هم بیاید هر روزی که جمعیت در آنجا بیش از روزهای دیگر بود شروع کنید همان روز روز پیروزیست بهترین کار این است که در خانه ننشینید از پای کامپیوترهایتان بلند شوید مستقیم به میدان اصلی شهرتان بروید نگوئید من بروم دیگران نمی ایند امروز اگر نیامدند فردا میآید از امروز هر روز روز تظاهرات ماست آنها هر روز ما را تحقیر میکنند هر روز حق ما را میخورند هر ورز به فرزندان این مرزو بوم تجاوز میکنند ما هم هر روز تظاهرات میکنیم کامپیوترها و خبرها را رها کنید همینها مانع پیروزی ما هستند همین الان بر خیزید در تهران به میدانهای اصلی شهر بروید به صورت خانوادگی  مهم نیست بگذارید برادر کوچکمان هم سهمی در ازادی داشته باشد من کسی نیستم جز یکی مثل شما منهم  خواهم امد مهم نیست که در ایران زندگی میکنی یا در خارج در همان کشوری که هستی به سمت سفارت خانه ایران حرکت کن در آنجا بیایستید و فقط شعار بدهید بر علیه این رژیم نگذارید یک لحظه خواب راحت داشته باشند اجازه ندهید یک نامه را بدون لرزش دستانشان از خشم مردم بنویسند آنها را آنقدر بلرزانید تا پرهایشان بریزد از امروز تصمیم بگیرید که تا کشورم را آزاد نکرده ام کامپیوترم را روشن نخواهم کرد به فکر فرستادن فیلم و خبر به خارج نباشید چون در همان لحظه یکی از ماها سر جایش نیست و ممکن است دشمن جایش را بگیرد از امروز خنده را بر خود حرام کنید و سوگند به خون ندا و دیگر شهیدان راه آزادی بخورید که فقط در لحظه مرگ در راه میهن خواهید خندید ویا در زمانیکه این متجاوزین و دزدان سر گردنه را از مملکت خارج کنید فیسبوک ،توئیتر ،بالاترین و... همه اینها میتوانند چند روزی را بدون ما سر کنند اما امروز میهن به ما نیاز دارد او نمیتواند بدون ما زنده بماند  او در حال مردن است باید نجاتش دهیم او برای نجات به گروههای خونی مختلفی نیاز دارد باید این خونها را به پایش ریخت تا دوباره زنده شود ای ایرانی ای ایرانی تا کی میخواهی تحقیر شوی تا کی میخواهی برادرت را دار بزنند و تو تماشا کنی ؟ همین حالا و همین لحظه به میدان اصلی شهر بروید نوشته هایی را در محلات مختلف و در خانه های مردم بیاندازید به این عنوان که : ما برای نجات ملت و کشور از شر این اهریمنان حاکم هر روز به میدان اصلی شهر میرویم و همانجا میمانیم انقدر منتظر میمانیم تا تو هم بیایی هموطن امروز مام میهن من و تو را فریاد میزند او در حال مردن است برای نجات او باید کاری بکنیم بیا هموطن نترس ما روزی هزار بار در پستوی خانه خود میمیریم و هیچ کس جز ما نمیداند یک بار برای میهن خود نشان دهیم که حاضرین برای نجاتش جانمان را هم بدهیم  ایا ایران ما ارزش جان ما را ندارد ؟جان ما بی ارزش نیست اما امروز برای حاکمان ایران بی ارزش است اگر خودمان هم نخواسته باشیم بمیریم آنها ما را میکشند به اشکال مختلف یک نسلب کشی پنهان در ایران در جریان است بیائید نگذاریم اهریمن به اهداف پلیدش برسد ایران مال ماست ما مال ایرانیم و ایرانمان را پس میگیریم به دین و مذهب کسی توهین نکنید به کسی نگوئید مسلمان یا مسیحی یا... نباشد اینجا فقط نام ایران مهم است همه با هم فقط برای ایرانی آزاد میجنگیم هر کس از هر دین و مذهبی در راه ایران جانش را داد او را شهید پاک راه وطن بنامیم و سرود یار دبستانی را زمزمه کنیم در یار دبستانی مذهب و کیش انسانها مهم نیست آنچه مهم است یار دبستانی و همدلی و همراهیست وقتی ایرانمان را آزاد کردیم آنوقت میتوانیم آزادانه نظرمان را در باره ادیان مختلف بگوئیم هر کس دوست داشت هر دین و مذهبی رابرگزیند بر او خرده نگیریم و به عنوان هموطن در آغوشش بگیریم یادمان باشد در ایران افغانها بسیاری هستند که یک عمر در این کشور زندگی کرده اند همانگونه که ایرانیهای بسیاری در خارج از ایران زیسته اند بسیاری از این افغانها با ما هم نظر هستند و مطمئن باشید که بسیاریشان مارا همرهی خواهند کرد آنها هم از این رژیم زخم خورداند زخمهایی بسیار عمیق که باید سالها کار کنیم تا آن زخمها را التیام بخشیم دستشان را به گرمی بفشاریم و آنها را در کنار خود  با عشق و محبت بپذیریم کما اینکه تاریخ میگوید ما همه یک ملت بودیم پس اگر آزادی میخواهید اگر میخواهید آینده فرزندانمان تامین باشد اگر میخواهیم ثروتهای ملی مان با مساوات بین مردم تقسیم شود باید همین الان و همین لحظه به میدان اصلی شهرتان بروید و هر روز این کار را تکرار کنید به نظر من بهترین ساعت صبحهها ساعت 10 الی 113 و عصرها از ساعت 16تا 20 است وقتی توانستید یکدیگر را پیدا کنید و موجی میلیونی شکل گرفت دیگر به خانه هایتان بازنگردید در همانجا بمانید و به مبارزه در کنار هموطنانتان ادامه دهید  این نوشته را هر چه میتوانید در سایتهای مختلف به اشتراک بگذارید باشد تا بتوانیم دست در دست یکدیگر دهیم تا کشور خود کنیم آزاد وعده ما هر روز در میدان اصلی شهر  .
صفحه فیسبوک برای همین موضوع به این گروه بپیوندید: https://www.facebook.com/groups/523540157692246/