۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه

شهربانو همسر حسین ابن علی انتقام گرفت و ما به عزای دشمنانش نشسته ایم! چرا؟


اینکه اعراب به محض ورود به هر منطقه ایران چه جنایاتی انجام دادند بماند چون مجال بازگو کردن آن در این چند سطر نمی گنجد. آیا هیچگاه به این اندیشیده اید که در کربلا چه گذشت و حقیقت چه بود اینکه حسین برای پرچم اسلام جنگید در حالی که مردم همه مسلمان بودند بیشتر به یک جک میماند و فقط برای خندیدن خوب است همیشه در طول تاریخ حقایقی از چشم مردم پنهان مانده و یا به عمد پنهان نگاه داشته شده است این اتفاق در بین اعراب افتاد و عده زیادی از اعراب در این حادثه کشته شدند چه شد که این اتفاق توسط خود اعراب به یک حماسه تبدیل شد آنها از یک شکست مفتضحانه برای خود یک پیروزی ساختند و خصوصا ایرانیان را در این پیروزی شریک عزای خود کردند عزایی که آنها هر گاه به آن میاندیشند خشمگین میشوند حسین نوه پیامبر بود او این را برای خود یک امتیاز میدانست و به خیال خودش هر کاری بکند کسی او را نخواهد کشت چون نوه پیامبر است او آنچنان اطمینانی از این نسبت فامیلی داشت که با آن عده کم به جنگ یک لشکر رفت او میدانست که همراهانش کشته خواهند شد اما هرگز فکر نمیکرد خودش نیز قربانی باشد (البته این نظر من است بنده با کنار هم گذاشتن یک سری دلایل منطقی که در ادامه خواهد آمد قصد دارم جریان کربلا را از دیدگاه خودم توضیح دهم) یعنی حسین سعی کرد از آب گل آلود ماهی بگیرد و چون خود نوه پیامبر بود مدعی خلافت هم بود او میخواست بر اساس این نسبت مردم او را خلیفه بدانند اما در این بین شهربانوی ایران همسر حسین او که خانواده اش را ناجوانمردانه کشته بودند هرگز این اتفاق را فراموش نمیکرد مگر آنکه بگوئیم او انسان نبوده و خصوصا اصلا ایرانی نبوده بنابراین او از شم زنانه خود بر علیه اعراب استفاده کرد با هندوانه گذاشتن زیر بغل حسین ابن علی و گفتن این موضوع به او که تو نوه پیامبری و خلافت به تو میرسد در ایران ما نیز چنین بوده که قدرت از پدر به فرزند میرسیده و همینطور این چرخه ادامه داشته است حالا اینها که هستند که بر جایگاه تو جلوس کرده اند باید عده ای را اطراف خود جمع کنی و برای احقاق حق خود با آنها بجنگی و ... حسین هم که یک آدم قلدر منش بود خیلی زود خام چنین سخنانی میشد جنگیدن او در کربلا با آن عده کم در مقابل آن عده زیاد نشان دهنده همین موضوع است که او شخصی بسیار خود رای و قلدر بوده است خلاصه نظر من این است جریان کربلا بیشتر توسط شهربانو مدیریت شد و او اعراب را به قتلگاه فرستاد و یک تنه عده زیادی از اعراب را به کشتن داد اما بعد از این اتفاق بنده معتقدم اعراب متوجه این ماجرا شدند لذا برای سر پوش گذاشتن روی این شکست مفتضحانه به فکر چاره افتادند برای همین است که عده ای را علم کردند به خونخواهی حسین و از این طریق او را شخصی بسیار نیک سرشت و کسیکه برای نجات اسلام جنگیده معرفی کردند اما در این بین چون یک ایرانی این جنگ را مدیریت کرده بود خونخواهان حسین را به سمت ایران فرستادند و آن عده با استفاده از این موضوع که حسین داماد ایرانیان بوده و ایرانیان باید برای او بیشتر از هر کسی عزاداری نمایند کم کم فرهنگ غلط عزاداری برای حسین را در ایران همگانی کردند اگر دقت کنید بیشتر مراجع شیعه در نجف درس خوانده اند یعنی در آنجا آموزسش دیده اند که چگونه ایرانیان را شستشوی مغزی دهند اعراب با استفاده از مرگ حسین و یارانش که باعث مرگشان یک زن ایرانی بود کاری کردند که ایرانیان قبل از آنکه بفهمند جریان از چه قرار بوده هر ساله به جای آنکه در این چند روز شاد باشند که یک ایرانی انتقام سختی از اعراب متجاوز گرفت بر سرو سینه خود بزنند و غزاداری و گریه کنند در واقع اعراب جشن ایرانیان را به عزا تبدیل کردند اگر این نظر من غلط است بنده یک سوال دارم چرا در باره جریان کربلا در بین اهل تسنن و کتابهای آنها مطالبی هم اگر نوشته شده باشد شنیده های آنها از عزاداران حسین است یعنی در واقع نوعی سکوت در این باره در بین اهل سنت وجود دارد اهل سنت محرم را گرامی میدارند اما نه به خاطر جریان عاشورا که به این دلیل که محرم و صفر از ماههای حرام است بنابراین این ادعای بنده به نظر من میتواند بسیار به حقیقت نزدیک باشد وگرنه اگر کشته شدن یک مسلمان برای ایرانیان خیلی مهم بود چرا در مرگ پیامبر را اینگونه عزاداری نمیکنند مگر پیامبر به قول روایاتی که موجود است بسیار بسیار بیشتر از حسین مظلوم واقع نشده بود 3 سال تبعید در بدترین شرایط در شعب ابیطالب مظلومیت نبود خاکستر ریختن بر سر او از پشت بامها مظلومیت نبود بارها اقدام به قتل او مظلومیت نبود این حسین که میگویند مظلوم بود با تمام مظلومیتش میتوانست نجنگد و برود و زمانی دیگر که مظلوم نباشد بجنگد مگر او مسلمان نبود که تقیه پیشه میکرد نه برای صد سال فقط برای مدتی که بتواند لشکری برای خود دست و پا کند او که مدعی برحق بودن بوده است البته به روایات آخوندهای شیعی پس چرا گذاشت مظلوم واقع شود این عمل او خلاف این آیه قران است که میگوید لایظلمونه و لاتظلمون نه ظالم باشید و نه بگذارید که مظلوم واقع شوید آیا حسین آیه قرآن را به عمد نقض نمود؟خیر او اصلا کاری به قرآن نداشت او تشنه قدرت بود و این عطش زاده نقشه جسورانه یک شه دخت ایرانی بود که زهر خود را ریخت اما ما چرا بر سرو سینه میزنیم ؟!!!

هیچ نظری موجود نیست: