وقتی کامنتهای بعضی از ولایت مداران را در زیر بعضی مقالات مخالف و موافق رژیم میبینم بیش از آنکه بخواهم به نادانیشان بخندم دلم به حالشان میسوزد که چگونه سه دهه حکومت آخوندی یعنی زمانی بسیار کافی برای بزرگ شدن یک نسل جدید، در یک رژیم فاسد ولی به ظاهرخداجو و به ادعای خود رژیم پرچم دار اسلام ناب محمدی! دلم برای این ولایت مداران میسوزد چون وقتی انقلاب شداینها کودکانی بیش نبودند، تفاوت این دسته از نسل سی ساله جمهوری اسلامی با آن دسته که آنها هم در همین رژیم بزرگ شدند ولی از نظر اعتقادی در نقطه مقابل قرار دارند در این است که اینها اکثرا فرزندان همان کسانی هستند که پیشانیشان را با مهر داغ میکردند که نشان بدهند آدمهایی بسیار متدین و معتقدند بدون شک چنین پدر و مادرانی باعث نابود شدن آینده فرزندان خود شده اندو لطمه جبران ناپذیری را به فرزندان خود زده اند فرزندان این خانواده ها از اوان کودکی ولایت مداری را از پدرانشان آموخته اند همانگونه که بت پرستان هم بت پرستی را از گذشتگانشان به ارث برده بودند اما یک تفاوت عمده بین بت پرستان و ولایت پرستان امروزی وجود دارد و آن اینکه به آنها نگفته بودند که شما از راه بت پرستی به کمال خواهید رسید و بهشت در انتظار شما خواهد بود اما ولایت پرستان شدیدا معتقدند که راه ولایت راه نجات است و هر چه بیشتر در این راه گام بردارند به متراژ بهشتشان افزوده تر خواهد شد، اما غیر از عده، گروهی دیگری هم هستند که آنها بسیار خطرناکترند این عده همان کودکان بی سرپرست بیگناه دیروزند (کودکانیکه از بین اطفال حاضر در پرورشگاههای کشورانتخاب شده اند و میشوند) که امروز توسط رژیم کثیف ج.ا به گرگهایی درنده تبدیل شده اند کودکانیکه در فضایی محدود (مانند زندان) آنگونه که میل رژیم بوده پرورش یافته اند البته در اینجا این نکته را اضافه کنم که همه کودکان پرورشگاهها این چنین تربیت نشده اند بلکه بخشی از آنها که توسط افراد روانشناس کودک انتخاب شده اند در جهت اهداف شوم این رژیم تربیت یافته اند ،به آنها فقط چند چیز را آموخته اند که عبارتند از: ما انسانها فقط برای این بدنیا میآئیم که در جهت اهداف امام زمانی زندگی کنیم و بمیریم تا شرایط را برای ظهور امام زمان فراهم کنیم ، این کودکان دیروزی که امروز تبدیل به مردها و زنهایی شده اند برای ازدواج هم با کسیکه در شرایطی مثل خودشان بزرگ شده ازدواج میکنند (بخوانید ازدواجشان میدهند) و اجازه ندارند با کسیکه در فضای آزاد بزرگ شده وصلت کنند تا زحماتشان به هدر نرود این اشخاص حتی حاضرند به خودشان بمب ببندند و در جایی خود را منفجر کنند آنهم بدون هیچ چشمداشتی چون این را ماموریت خود میدانند در واقع طوری تربیت شده اند که وقتی برای چنین ماموریتی فرستاده میشوند بسیار شادمان میشوند که چه خوش اقبال بوده اند که چنین سعادتی نصیبشان شده است .توضیح و صحبت در این مورد بسیار زیاد است و اهمیت ویژه ای دارد ولی آنچه که فکر میکنم لازم بوده تا خواننده مطلب چه مخالف رژیم ج.ا باشد چه از هواداران آن بداند و به آن آگاه باشد گفته شد اما اگر شما خواننده جزو همان دسته تربیت یافته مکتب ج.ا هستید فقط یک پیشنهاد به شما دارم شاید باعث نجاتتان شود وآن اینکه به سفر بروید و به هر جا که رفتید با مردم معاشرت کنید خصوصا کشورهای اسلامی حتی کشورهایی که مردمانش اکثرا شیعه مذهب باشند مطئنن اگر به دنبال راه حقیقت باشید آنرا خواهید یافت .و اما کسانیکه مثل خود من از مخالین سرسخت این رژیم ملعون هستند و به برگزاری راهپیمائیها و اعتراضات خیابانی معتقدند و به آن عمل میکنند
باید بیش از پیش بدانند که مهمتر از مبارزه خیابانی (تظاهرات ) مبارزه اعتقادیست باید روشنفکران دینی و دانشمندان این مرزو بوم آستینها را بالا بزنند و این کودکان بیگناه دیروز را نجات دهند که گفته اند عالم بی عمل مانند درختیست بی ثمر ، امروز به علم و دانش این افراد نیاز داریم امروز یاری سبزشان را میطلبیم اما بدترین قسمت این جریان آنجاست که تعداد زیادی از همین به اصطلاح دانشمندان هم به این خرافات عقیده دارند اما عقیده آنها خطر جانی برای خودشان و اطرافیانشان ندارد چرا که اینها جزء همان گروه اولی هستند که اینجانب به عقیده آنها احترام میگذارم و قصد توهین نداشته و ندارم اما حتی از همین گروه هم عاجزانه میخواهم تا در جهت نجات میهنشان قدمهای مثبتی بردارند تا مبادا فردا آتش فتنه 30 ساله رژیم همه گیر شود و خانواده های بسیاری را داغدار عزیزانشان کند ، تا حدی این جریان خطرناک است که شاید در فردایی که زیاد هم دور نیست از بسیاری از خانواده ها کسی باقی نماند تا برای دیگران عزاداری کند فلذا همانگونه که همه میدانیم وقتی جنگلی آتش بگیرد دیگر تر و خشک را نمیشناسد و همه را به کام آتش میکشد لذا باز هم عاجزانه درخواست میکنم فکری به حال ایران بکنید که ایران دارد به سمت پرتگاه نابودی پیش میرود و در این راه بسیاری دیگر را هم به دنبال خود خواهد کشید پس تا فرصت هست آستین ها را بالا بزنید که در شرایط فعلی مهمتر از تظاهرات خیابانی آگاهی دادن به مردم در تمام زمینه ها خصوصا انحرافات دینی و مذهبی و همینطور مسائل سیاسی میباشد در مورد کودکان بی سرپرست لازم است یاد آوری کنم که بعد از زلزله بم بسیاری از خانواده ها به طور کامل از بین رفتند و فقط دختران جوانشان زنده ماندند 3 سال و اندی بعد از آن ماجرا دختر جوانی نامه ای به یکی از برنامه های تلویزیونی آنطرف آب فرستاده بود که در آن ایمیل چنین نوشته بود: من دختری از زلزله زدگان بم هستم که تمام اعضای خانواده ام رو ازدست دادم وخودم هم به شدت زخمی شده بودم منو به بیمارستان بردند چند روزی اونجا بستری بودم تا حالم کاملا خوب شدم هنوز هم باورم نمیشد که تویک لحظه تمام عزیزانم رو از دست داده باشم شوکه شده بودم و... بعد از ترخیص از بیمارستان منوباچند تا دختر دیگه که اونا هم سرنوشتی مثل من داشتند به منزلی در کرمان منتقل کردند اون موقع من نوزده بهار از عمرم گذشته بود تو اون ساختمان فقط دخترایی رو نگهداری میکردن که توزلزله خانواده هاشون رو از دست داده بودند وهیچ کس دیگه ای رو نداشتند چند روزی اونجا بودم که یک روز حاج آقایی (آخوندی) که دو سه تا آدم گردن کلفت هم همراش بودن به دیدن ما اومد از قیافه وآدمایی که همراه این آخوند بودند میشد فهمید که آدم مهمی باید باشه خلاصه اولین جمله ای که به ما گفت این بود :اصلا غصه نخورید شماها بیمه امام زمان هستید وخرج و مخارج شما رو امام زمان میده ... از بین دخترا هفت نفر رو انتخاب کرد که من هم بینشون بودم همون لحظه نگاهی به این شش نفر وخودم کردم دیدم خوشگلترینها رو از اون جمع انتخاب کرده همونجا ترس به دلم افتاد اما پیش خودم گفتم این چه فکر احمقانه ای هست ایشون آخوند هستن و... مارو بردن تو یک ویلا وبعد از چند روز همون حاج آقا مجددا اومد پیشمون وگفت شما رو امام زمان انتخاب کرده وشما باید براش سرباز به دنیا بیارید کاری نمیتونستیم بکنیم همون آدمای گردن کلفت همراش بودن خلاصه اینکه همه ما رو حامله کردن بعد از به دنیا اومدن بچه ها ونگهداری به مدت 2سال که تو این مدت به طور مرتب موعظه میشدیم طوری که باورم شده بود که اینها سربازای امام زمان هستند و... وقتی بچه ها 2ساله شدن یک روز همون آخوند اومد وگفت امام زمان گفته که سربازاشو میخواد باشنیدن این حرف کاملا به هم ریختم اونا میخواستند بچه هامونو برای همیشه ببرن وهمین کارو هم کردن البته اونایی که بچه هاشون پسر بودن ( یه نکته رو لازمه اینجا به عنوان راوی برای ذوب شدگان در ولایت که حر مزخرفی رو باور میکنن بگم واون اینکه اگر این دخترا از طرف امام زمان برای به دنیا آوردن سرباز انتخاب شده بودند چرا همه شون فرزند پسر نداشتند؟) ادامه: وقتی فرزند مو که تو این مدت تمام غم وغصه هامو با وجود اون فراموش کرده بودم ازم جدا کردن وبه ناکجا آباد بردند حس مادرانه من طاقت نیاورد وتو یک فرصت مناسب از اونجا فرار کردم ودر شهری در هتلی مشغول به کار شدم اونجا به من یک اتاق دادند اینجا ماهواره هم دارن که من از طریق همین ماهواره با برنامه شما آشنا شدم وتصمیم گرفتم این نامه رو براتون بنویسم تا همه ماهیت وچهره اصلی این آخوندها رو بشناسند .
اینجتنب به عنوان نویسنده این مطلب با شناختی که از رژیم ملعون جمهوری اسلامی دارم اگر این جریان را در خواب هم میدیدم باور میکردم و این اسن نتیجه سی سال خواب یک ملت که هرگز دولتش را بازخواست نکرد هرگز نپرسید پول نفت ما صرف چه میشود هرگز نپرسید جوانان مردم را چرا اعدام میکنید اگر مجرم هم هستند چرا هدایتشان نمیکنید چرا فقط اعدام .. هرگز نپرسید کودکان بی سرپرست پرورشگاههای کشور را که به برکت جنگ 8 ساله تعدادشان هم کم نبود چگونه پرورش دادید اصلا پرورش دادید یا نه بلایی به سرشان آوردید و خودتان را راحت کردید شاید هم از آنها به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده اید ...و هزاران سوال دیگر .... اما شما را به هر آئینی که دارید شما را به هر چه که میپرستید قسم میدهم دیگر بیدار شوید از این خواب 30 ساله که چیزی نمانده که ایران از دست برود بپاخیزید و مردم را آگاه کنید جوانانی که توسط این رژیم سفاک شستشوی مغزی شده اند را نجات دهید و آنها را به آغوش گرم ملت باز گردانید فردا نگوئید که نمیدانستیم فردا نگوئید کسی به ما نگفت و صدها بهانه دیگر از مرگ نهراسید که این رژیم برای ما مدتهاست نسخه مرگ را پیچانده است پس بهتر است اگر قرار است بمیریم مانند شهید مختاری عزیز ایستاده و درجهت آرمان و هدفمان بمیریم که چنین مرگی مردن نیست بلکه تولدیست دوباره آغازیست از نو هیچکس در این دنیا عمر جاویدان ندارد و این عین کلام خداست در همه کتب آسمانی. پایدار باشید.
باید بیش از پیش بدانند که مهمتر از مبارزه خیابانی (تظاهرات ) مبارزه اعتقادیست باید روشنفکران دینی و دانشمندان این مرزو بوم آستینها را بالا بزنند و این کودکان بیگناه دیروز را نجات دهند که گفته اند عالم بی عمل مانند درختیست بی ثمر ، امروز به علم و دانش این افراد نیاز داریم امروز یاری سبزشان را میطلبیم اما بدترین قسمت این جریان آنجاست که تعداد زیادی از همین به اصطلاح دانشمندان هم به این خرافات عقیده دارند اما عقیده آنها خطر جانی برای خودشان و اطرافیانشان ندارد چرا که اینها جزء همان گروه اولی هستند که اینجانب به عقیده آنها احترام میگذارم و قصد توهین نداشته و ندارم اما حتی از همین گروه هم عاجزانه میخواهم تا در جهت نجات میهنشان قدمهای مثبتی بردارند تا مبادا فردا آتش فتنه 30 ساله رژیم همه گیر شود و خانواده های بسیاری را داغدار عزیزانشان کند ، تا حدی این جریان خطرناک است که شاید در فردایی که زیاد هم دور نیست از بسیاری از خانواده ها کسی باقی نماند تا برای دیگران عزاداری کند فلذا همانگونه که همه میدانیم وقتی جنگلی آتش بگیرد دیگر تر و خشک را نمیشناسد و همه را به کام آتش میکشد لذا باز هم عاجزانه درخواست میکنم فکری به حال ایران بکنید که ایران دارد به سمت پرتگاه نابودی پیش میرود و در این راه بسیاری دیگر را هم به دنبال خود خواهد کشید پس تا فرصت هست آستین ها را بالا بزنید که در شرایط فعلی مهمتر از تظاهرات خیابانی آگاهی دادن به مردم در تمام زمینه ها خصوصا انحرافات دینی و مذهبی و همینطور مسائل سیاسی میباشد در مورد کودکان بی سرپرست لازم است یاد آوری کنم که بعد از زلزله بم بسیاری از خانواده ها به طور کامل از بین رفتند و فقط دختران جوانشان زنده ماندند 3 سال و اندی بعد از آن ماجرا دختر جوانی نامه ای به یکی از برنامه های تلویزیونی آنطرف آب فرستاده بود که در آن ایمیل چنین نوشته بود: من دختری از زلزله زدگان بم هستم که تمام اعضای خانواده ام رو ازدست دادم وخودم هم به شدت زخمی شده بودم منو به بیمارستان بردند چند روزی اونجا بستری بودم تا حالم کاملا خوب شدم هنوز هم باورم نمیشد که تویک لحظه تمام عزیزانم رو از دست داده باشم شوکه شده بودم و... بعد از ترخیص از بیمارستان منوباچند تا دختر دیگه که اونا هم سرنوشتی مثل من داشتند به منزلی در کرمان منتقل کردند اون موقع من نوزده بهار از عمرم گذشته بود تو اون ساختمان فقط دخترایی رو نگهداری میکردن که توزلزله خانواده هاشون رو از دست داده بودند وهیچ کس دیگه ای رو نداشتند چند روزی اونجا بودم که یک روز حاج آقایی (آخوندی) که دو سه تا آدم گردن کلفت هم همراش بودن به دیدن ما اومد از قیافه وآدمایی که همراه این آخوند بودند میشد فهمید که آدم مهمی باید باشه خلاصه اولین جمله ای که به ما گفت این بود :اصلا غصه نخورید شماها بیمه امام زمان هستید وخرج و مخارج شما رو امام زمان میده ... از بین دخترا هفت نفر رو انتخاب کرد که من هم بینشون بودم همون لحظه نگاهی به این شش نفر وخودم کردم دیدم خوشگلترینها رو از اون جمع انتخاب کرده همونجا ترس به دلم افتاد اما پیش خودم گفتم این چه فکر احمقانه ای هست ایشون آخوند هستن و... مارو بردن تو یک ویلا وبعد از چند روز همون حاج آقا مجددا اومد پیشمون وگفت شما رو امام زمان انتخاب کرده وشما باید براش سرباز به دنیا بیارید کاری نمیتونستیم بکنیم همون آدمای گردن کلفت همراش بودن خلاصه اینکه همه ما رو حامله کردن بعد از به دنیا اومدن بچه ها ونگهداری به مدت 2سال که تو این مدت به طور مرتب موعظه میشدیم طوری که باورم شده بود که اینها سربازای امام زمان هستند و... وقتی بچه ها 2ساله شدن یک روز همون آخوند اومد وگفت امام زمان گفته که سربازاشو میخواد باشنیدن این حرف کاملا به هم ریختم اونا میخواستند بچه هامونو برای همیشه ببرن وهمین کارو هم کردن البته اونایی که بچه هاشون پسر بودن ( یه نکته رو لازمه اینجا به عنوان راوی برای ذوب شدگان در ولایت که حر مزخرفی رو باور میکنن بگم واون اینکه اگر این دخترا از طرف امام زمان برای به دنیا آوردن سرباز انتخاب شده بودند چرا همه شون فرزند پسر نداشتند؟) ادامه: وقتی فرزند مو که تو این مدت تمام غم وغصه هامو با وجود اون فراموش کرده بودم ازم جدا کردن وبه ناکجا آباد بردند حس مادرانه من طاقت نیاورد وتو یک فرصت مناسب از اونجا فرار کردم ودر شهری در هتلی مشغول به کار شدم اونجا به من یک اتاق دادند اینجا ماهواره هم دارن که من از طریق همین ماهواره با برنامه شما آشنا شدم وتصمیم گرفتم این نامه رو براتون بنویسم تا همه ماهیت وچهره اصلی این آخوندها رو بشناسند .
اینجتنب به عنوان نویسنده این مطلب با شناختی که از رژیم ملعون جمهوری اسلامی دارم اگر این جریان را در خواب هم میدیدم باور میکردم و این اسن نتیجه سی سال خواب یک ملت که هرگز دولتش را بازخواست نکرد هرگز نپرسید پول نفت ما صرف چه میشود هرگز نپرسید جوانان مردم را چرا اعدام میکنید اگر مجرم هم هستند چرا هدایتشان نمیکنید چرا فقط اعدام .. هرگز نپرسید کودکان بی سرپرست پرورشگاههای کشور را که به برکت جنگ 8 ساله تعدادشان هم کم نبود چگونه پرورش دادید اصلا پرورش دادید یا نه بلایی به سرشان آوردید و خودتان را راحت کردید شاید هم از آنها به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده اید ...و هزاران سوال دیگر .... اما شما را به هر آئینی که دارید شما را به هر چه که میپرستید قسم میدهم دیگر بیدار شوید از این خواب 30 ساله که چیزی نمانده که ایران از دست برود بپاخیزید و مردم را آگاه کنید جوانانی که توسط این رژیم سفاک شستشوی مغزی شده اند را نجات دهید و آنها را به آغوش گرم ملت باز گردانید فردا نگوئید که نمیدانستیم فردا نگوئید کسی به ما نگفت و صدها بهانه دیگر از مرگ نهراسید که این رژیم برای ما مدتهاست نسخه مرگ را پیچانده است پس بهتر است اگر قرار است بمیریم مانند شهید مختاری عزیز ایستاده و درجهت آرمان و هدفمان بمیریم که چنین مرگی مردن نیست بلکه تولدیست دوباره آغازیست از نو هیچکس در این دنیا عمر جاویدان ندارد و این عین کلام خداست در همه کتب آسمانی. پایدار باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر