۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

چرا هر روزمان 13آبان نباشد؟

مثل اینکه تو شرایط فعلی خیلی به ما خوش میگذره که باید منتظر 13 آبان وروز قدس و... ماند تا اعتراض کرد اگر شرایط فعلی را با دقت بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم 1- جان خیلی از زندانیها ومحکومین به اعدام که به دلایل مبارزه سیاسی به اتهام دروغ مواد مخدر، ارازل واوباش و... درخطر است وباید سریعا دست به کاری زد اکثر آنها به خاطر من وتو در بند هستند وانتظار مرگ را میکشند اما پیش از همه چشم امیدشان به من وتو دوخته شده که شاید همین امروز و فردا نجاتشان دهیم اما من وتو در انتظار 13 آبانیم ! 2- خیل عظیمی از خانواده های همین زندانیان به دلیل اینکه نان آور خود را از دست داده اند وعملا منبع در آمدی ندارند در شرف نابودی ومتلاشی شدن است آنوقت من وتو منتظر 13 آبانیم! 3- سردمداران رژیم که خطر را احساس کرده اند میلیاردها دلار از پول کشور را به روشهای مختلف مثلا سرمایه گذاری خارجی کمک بلاعوض و... از کشور خارج میکنند که صدمه که این کار به کشور وارد میکند تا سالها قابل جبران نخواهد بود آنوقت من وتو منتظر 13 آبانیم ! 4-من دقیقا نمیدونم چند میلیون نفر ولی از این آدما تو کوچه پس کوچه های محله های قدیمی بسیارند که زیر خط فقر زندگی میکنند وطبقه متوسط هم به لطف حذف یارانه ها به اعتقاد اکثر کارشناسان اقتصادی به جمع زیر خط فقریها خواهند پیوسط آنوقت من وتو منتظر 13 آبانیم! 5- غده زیادی از مامورین نیروی انتظامی که میخواهند به مردم بپیوندن به دلیل همین فاصله های طولانی برای تظاهرات جرات این کار را نمیکنند در صورتی که اگر 10 روز پشت سر هم راهپیمایی باشد نه تنها نیروی انتظامی که سپاه پاسداران هم به مردم خواهند پیوست آنوقت به جای اینکه قدر این فرصت را بدانیم منتظر 13 آبانیم ! تمامی این دلایل را که به کنار بگذاریم فقط یک دلیل وآن اینکه هر روزی که این رژیم بیشتر بر سر کار باشد مساوی است با مرگ خیلی از هموطنانمان آنها را نمیگویم که در دادگاهها نمایشی حکم اعدام گرفتند که از آنها همه خبر دارند من کسانی را میگویم که ناجوانمردانه در زیر شکنجه ودر نهایت گمنامی جانشان را از دست میدهند فقط به همین یک دلیل برما واجب است یک لحظه هم درنگ نکنیم هر آدم عاقلی میداند که فاصله افتادن بین راهپیمائیها همان چیزی است که دولت برای سرکوب مردم به آن نیاز دارد دولت میداند که مردم دست از خواسته هایشان برنمیدارند برای همین تنها راه نجات را برای خود در همین فاصله های طولانی بین تظاهرات میداند حال فرض کنیم اگر هر روز راهپیمائی کنیم چه اتفاقی میافتد دولت مجبور است یا برخورد کند یا کنار بکشد که احتمال گزینه اول صد در صد است دولت هر روز تعدادی را دستگیر میکند کم کم زندانها پر میشود آنقدر که دیگر جایی برای نگهداری دستگیر شدگان نخواهد داشت کسانی که دستگیر میشوند بستگانی دارند که یک جبهه عظیم دیگررا علیه دولت را تشکیل میدهند بسیاری از مامورین نیروهای انتظامی به مردم خواهند پیوست که سربازان نظام وظیفه در جز اولین کسانی هستند که به مردم خواهند پیوسط وقتی سربازان به مردم پیوستند خود به خود دولت شکست میخورد وجانیان راهی جز فرار از کشور نخواهند داشت । اما اگر به همین منوال پیش برویم رژیم از این فاصله های بین اعترضات استفاده میکند برای تجدید قوای خودش برای شکنجه وکشتن افراد دستگیر شده به شکلی که آنهایی که آزاد میشوند دیگر در راهپیمائیها شرکت نخواهند کرد چرا؟ چون به خود میگویند من دستگیر شدم شکنجه شدم مورد تجاوز قرار گرفتم آنوقت مردم در خانه های خود منتظر 13 آبان بودند । به من چه من چرا جانم رابه خطر بیندازم برای چه کسی این کار را بکنم ... به هر حال هم وطنان وهمسنگران عزیز بنده با عقل ناقص خودم در پشت این فاصله های زیاد بین تظاهرات دست کثیف رژیم را میبینم نمیخواهم کسی را متهم به همکاری با دولت کنم اما همه ما عقل داریم ومنطق اینکه چه کاری بهتر است من نظرم را گفتم شما هم فکر کنید ببینید چه کاری بهتر است اما نه زیاد هم فکر نکنید چون حتی فرصت فکر کردن هم نداریم.

هیچ نظری موجود نیست: